loading...

آئین مستان

سینه زنی واحد ورود کاروان به کربلا,سینه زنی واحد شب دوم محرم,متن مداحی ورود کاروان به کربلا,مداحی ورود کاروان به کربلا,متن سینه زنی واحد استقبال از محرم

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2214 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1734 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1280 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 689 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 627 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 603 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3489 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6702 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2835 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3801 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3236 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3562 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4134 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3672 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7256 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4947 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5887 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4364 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5533 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4177 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 504 زمان : نظرات (0)

حاج حسین سازور

 

براتون گفتن با چه جلالی پیاده شد، حضرت فرمود:همه دورناقه زینبو بگیرین .عباس ،علی اکبر،قاسم ،برادران عباس؛عون،جعفرهمه اومدنددورمحمل بی بی بایه جلال و جبروتیپاروی زانوی عباس گذاشتند.دست زینبوگرفتند، همچین که پای دیگرش رو خاک اومد، رو خاک نشست صدا زد آه دلم..حسین دلشوره دارم، دل شوره دارم، بیا..بیابرگرد مدینه

اینو راوی گفت:همین راوی میگه من شب یازدهم، کربلابودم اینجا همه محرمادورشو گرفته بودن. آخ... راوی میگه من شب یازدهم دیدم همه دشمن فقط یه زن بینشون ایستاده..با یک زن تنها برادرچه کردند..برادرچه کردند..برادرچه کردند... با یک زن تنها برادر چه کردند..چه کردند..چه کردند چه کردند...

دیدند که تنهاییم مرا دوره کردند..مرا دوره کردند

خاطرات مدینه شده یاد آور من

چون جسم تو پر ازجای پا چادر من

حرامی کشد معجر من

راوی میگه دیدم دختر علی میان دشمنا، به والله ما جرئت نمی کنیم بگیم اما گفتند، بی بی خطاب کرد به حسین.. گفت:داداش ببین خیره خیره دارن نیگام میکنن میخوام برم محرمی ندارم

روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا - دیدند که تنهاییم مرا دوره کردند   - حاج حسین سازور 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 5497 زمان : نظرات (0)

حاج میثم مطیعی

 

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

حال سجاد تو را دیدم و بیمار شدم

در حسینیه ارباب شبی خوابم برد

صبح پشت در یک میکده بیدار شدم

مثل فردا که از اسب پیاده میشن، شاید وقتی زینب کبری قد بالای برادر نگاه میکنه، بگه: حسین حسین حسین وای وای وای..... فردا که بگذره، شب ها روزهای دهه اول محرم که بگذره عصر روز عاشورا که بشه زینب چی میگه غریب مادر حسین وای وای وای... شهید مادر حسین وای...ای بی کفن حسین وای.... خونین بدن حسین وای.......

در حسینیه ارباب شبی خوابم برد

صبح پشت در یک میکده بیدار شدم

چه شبی بود که از بین دو انگشت شما

ناگهان با خبر از عالم اسرار شدم

بچه بودم که علمدار، شفا داد مرا

تا قیامت به ابالفضل بدهکار شدم

خلق در روضه گرفتند برات عتبات

من بیچاره ولی دیر خبردار شدم

رشته بر گردنم افکنده ای و در پی تو

هر شب آواره هر کوچه و بازار شدم

کربلا اوج عزا بود ولی چون زینب

از بلایای پس از شام عزادار شدم

من از آن روز که در بند توام آزادم

نوکر فاطمه و حیدر کرّار شدم

ابن اثیر جزری در کتاب اسد الغابة نوشته، راوی می گه با امیرالمومنین آمدیم کناره فرات از مسیر کناره گرفت و ایستاد و ما دورش گرفتیم، با دست به یه نقطه ای اشاره کرد و فرمود: "هذا موضعُ رِواحِلهم" خوابگاه شتراشون اینجاست اینجا از مرکبا پیاده میشن آخه قردا همه با احترام پیاده شدن در نهایت شکوه عظمت؛ "هذا موضعُ رِواحِلهم، ومُناخُ رِكابِهم ومُهَراقُ دِمائِهِم" اینجا خون های مبارکشان به زمین میریزه، وقتی این جملات فر مود یه جمله ی سوزناکی هم گفت: "بأبي مَن لا ناصرَ له في الأرضِ ولا في السَّماء إلا اللهُ" پدرم فدای اون کسی که نه در زمین و آسمان یاوری جز خدا نداره، چی میخوام بگم، جگر گوشه های امیرالمومنین در کربلا هر کدوم به یه نحوی جملات بابا رو تکرار کردن، سید ابن طاووس نوشته، وقتی امام حسین رسیده کربلا، "فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْضِ" اسم این سرزمین چیه؟ "فَقِيلَ كَرْبَلَاءُ" فرمود: "اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ" خدایا از اندوه و بلا به تو پنا می برم، "انْزِلُوا، پیاده بشید، "هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ" حالا شروع کرد جملات بابا رو با یه بیانی گفتن "هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا" اینجا خیمه ها رو بر پا کنید، "هَاهُنَا مَسْفَكُ دِمَائِنَا" اینجا خون ما رو ، روی زمین می ریزند، و "مَحَلُّ قُبُورِنَا" این جملات امام حسین گفت؛ بعدش امیرالمومنین چی فرموده بود، "بأبي مَن لا ناصرَ له في الأرضِ ولا في السَّماء" یه جگر گوشه ی علی این جملات تکرار کرد، راوی میگه: "فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ" یادم نمیره زینب اومد کنار قتلگاه  "تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ" شروع کرد بر امام حسین گریه کردن "تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ" با یه صدای پر از دردی با یه قلب دردناکی "بأَبِي مَنْ‏ أَضْحَى‏ عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً" پدرم به فدای اون کسی که خیمه هاش غارت کردن "بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى" پدرم فدای اون آقایی که کنار نحر آب با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن "بِأَبِي مَنْ شَيْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّمَاءِ" پدرم فدای اون آقایی که خون از محاسن شریفش می چکید، یه وقت لحن کلام رو عوض کرد، "يَا مُحَمَّدَاهْ هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا" حسین.....

دانلود روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1887 زمان : نظرات (0)

حاج میثم مطیعی

 

رسید آخر قافله ی غربت من به کربلا

خبر دارم که هاهُنا موضعُ کربٍ و بلا

ای، خاک غریبت، آینه ی غم

چه ماجراها، که با تو دارم

این قافله قافله ی آلاله های زهراست

حرمت نگه دار ای زمین خیمه زینب اینجاست

آه در دل صحرا، زینب و غم ها

حسین تنها

شده برپا خیام ما بر لب ساحل فرات

چه طوفانی به پا شده یک شبه در دل فرات

آه، بدین تب و تاب، موج مزن آب

شش ماهه ی من، می پرد از خواب

رقیه ام گریه مکن، بده به من جوابی

ببین که هرچه دیده ای، نبوده غیر خوابی

آه در دل صحرا، زینب و غم ها

حسین تنها

دل عالم خون شده باز از ستم یزیدیان

دوباره چشم غزه و منامه گشته خون فشان

شد دنیا پر از ظلم، دلها پر از آه

 گوشه ی چشمی، بقیهُ الله

رسیده تا به آسمان دوباره آه و یارب

ببین که زیر آتش است مزار عمه زینب

آه در دل صحرا، زینب و غم ها

حسین تنها

دانلود سینه زنی واحد ورود کاروان به کربلا شب دوم محرم

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1218 زمان : نظرات (0)

حاج مهدی سلحشور

 

مگه تو اقیانوس غم رفتی

تا رسیدی اینجا تو هم رفتی

چی شده کوفی راهمون بسته

خیمه زدی تو جایی که پسته

گریه میکنی أما آهسته

این زمین میگه دیگه

سایه ی سر ندارم

دل من میگه که چشم

از چشات بر ندارم

بمون از پیشم نرو

که برادر ندارم

از غریبی دارم میرم

 هر لحظه از حال

کاش حرز ماد رو

می آوردی به دنبال، برای گودال

آه و واویلا

دانلود سینه زنی واحد ورود کاروان به کربلا شب دوم محرم 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2513 زمان : نظرات (0)

حاج مهدی سلحشور

 

کربلا دجله را خبر کن زود

قافله با شتاب آمده است

تکه ای ابر سایبان بفرست

شیر خوار رُباب آمده است

یاد تیغ و تُرنج افتادی

به تو حق میدهم که حیرانی

قدو بالای دیدنی دارد

علی اکبر است می دانی

بوی شهر مدینه را حس کن

این دو آئینه ی سخا هستند

مثل من بُغض کرده ای آری

یادگاران مجتبی هستند

مثل پروانه گرد اربابت

نوجوانان زینب کبری

بهترین هدیه شد برای حسین

لب خندان زینب کبری

کربلا از فرات خودت بگو قدری

آخه، ساقی این خیام عباس است

آبه سرد و خنک به او برسان

چون به قولی که داده حساس است

کربلا زینب است این بانو

عزتش را مگر نمی بینی

ای نگو دشت از چه میلرزد

هیبتش را مگر نمی بینی

داغدار قبیله آمده است

أشک و خون دارد او به دیده هنوز

کربلا زود سر به زیر انداز

سایه اش را کسی ندیده هنوز

خشکسالی اومده، اومدن در خونه ی امیرالمومنین، آقا خشکسالی داره ما رو از پا میندازه، آقا فرمود: برید سراغ حسینم، حسینم اگه دستاش بالا بیاره کسی دست رد به سینه اش نمیزنه، اومدن سراغ ابی عبدالله، آقا دستاش بلند کرد؛ خدا بر این مردم بارانت رو نازل کن، ابری آمد همه جا رو سیراب کرد، همه مردم اومدن دور خونه ی علی حلقه زدن، آقا ممنونتیم زمینامون داشت می خشکید، حیواناتمون داشتن می مردن، ممنونتیم آقا قول میدیم یه روزی تلافی کنیم؛ آی حسین.....

وقتی قافله اومد با کاروان روبرو شد، ابی عبدالله دید این قافله همه تشنه اند، در معرض هلاکت اند، مشک های رو که گفته بود منازل قبل پر کنند، فرمود: مشک ها رو بیارید، همه ی لشکر سیراب کنید، دونه دونه آقا سیراب کرد، علی بن تحان میگه: من از لشکر عقب مونده بودم وقتی رسیدم همه سیراب شده بودند، تا رسیدم از راهی اومدم با ابی عبدالله روبرو شدم، تا آقا رو دیدم اون لحظات ضعف بر من غالب شد رو زمین افتادم أن غریب بود به هلاکت برسه، یه وقت ابی عبدالله اومد جلو فرمود: چیه، گفتم: آقا دارم از تشنگی می میرم، فرمود: عباسم مشک آب بردار بیار، مشک جلو آورد فرمود: بیا از آب بخور گفتم: آقا توان ندارم، آقا خودش در مشک باز کرد آب میریخت تو دستش میاورد جلو فرمود: حالا بخور؛ از دست های حسین آب خورد، آقا فرمود: ظاهراً مرکبت هم تشنه اس، خود آقا افسار مرکب گرفت، مرکب هم آب داد، اینقدر آب در اختیارشون قرار داد، تور راویت اومده که آب رو اسباشون می ریختند، حیوناشون سیراب کردی اما وقتی علی اصغرتو آوردی رو دست صدا زدی، اگه به من رحم نمی کنید لااقل به این شش ماهه رحم کنید، ببیندید مثل ماهی داره دهنش می بنده و باز میکنه، آی حسین....

مرحوم دربندی این روایته میگه: ابی عبدالله تا رسید به زمین کربلا، جبرئیل نازل شد به زمین کربلا، گفت: حسین خوش آمدی، یادته قرار داشتیم با هم، این عهدی که به گردن تو بوده از عالم زر حالا وفتشه، ابی عبدالله فرمود: جبرئیل من اینقدر عاشق شهادت بودم وعده ما روز دهم بود اما من هشت روز زودتر اومدم، وعده با من بود اما زینبم هم آوردم، رقیه امم آوردم، بچه هامم آوردم. جبرئیل رفت دفعه ی بعد که برگشت، روز عاشورا میدونی با چه منظره ای مواجه شد، دید حسین تو گودال رو زمین افتاده، نانجیب جلو چشم زینب رو سینه ی حسین نشسته، زینب دست بر سر گذاشته داد میزنه: وا محمدا، و علیا، "هذا حسین مرمل بالدما مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء" آی حسین.....

 دانلود روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1066 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

کاروانی که اسمش کاروان بهشته

فرش مسیرشونه بال و پر فرشت

صوت، جرس داره می خونه

این قا، فله قریب خونه

گریون، چشمای آسمونه

ارباب، پا به زمین می ذاره

صحرا، پوشیده از غباره

حسّ، شوم جدایی داره

کاروانی که اسمش کاروان بهشته

فرش مسیرشونه بال و پر فرشت

دسته ی هاشمیون همه سوار مرکب

حلقه زدند به دور محمل عمه زینب

اشک، خواهش چشم خواهر

نم نم، می ریزه زیر معجر

داره، دلشوره ی برادر

گرگا، دور و بر کویرند

تشنه، بخون این عشیره اند

آخر، تو رو ازم می گیرند

دسته ی هاشمیون همه سوار مرکب

حلقه زدند به دور محمل عمه زینب

اگه بمونی اینجا خواهر تو می بینه

چگونه گرد غربت رو صورتت می شینه

داره، یوسف ما تماشا

وقتی، گرگای شوم صحرا

جمعند، دور عزیز زهرا

چشمام، می بینه بین اشکا

مونده، رو جسم اِرباً اربا

ردّ، هجوم نعل اسبا

دانلود سینه زنی واحد ورود کاروان به کربلا شب دوم محرم

تعداد صفحات : 11

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 71
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 322
  • آی پی دیروز : 308
  • بازدید امروز : 2,896
  • باردید دیروز : 2,673
  • گوگل امروز : 29
  • گوگل دیروز : 37
  • بازدید هفته : 10,636
  • بازدید ماه : 71,837
  • بازدید سال : 1,281,761
  • بازدید کلی : 19,787,589